اعاده دادرسی یکی از روشهای فوقالعاده شکایت از احکام است که روشی عدولی و راهی برای برگشت به دادگاه صادرکننده حکم قبلی میباشد. با این هدف که دادگاه از رأی قطعی سابق خود عدول نماید، زیرا شاکی مدعی است که صدور آن رأی از روی اشتباه بوده و دلایل موجود اجازه نمیدهد که چنین حکمی باقی بماند.
انواع اعاده دادرسی:
1- اصلی:مختص مواردی است که مقتضی اعاده دادرسی به طور مستقل آن را درخواست کند.
2- طاری:که در اثناء دادرسی ،حکمی به عنوان دلیل ارائه شود و کسی که حکم یاد شده علیه او ابراز شده، نسبت به آن درخواست اعاده دادرسی نماید.
جهات اعاده دادرسی:
محکوم علیه (فرد محکوم شده)حق دارد تا در صورت وجود یک یا چند تا از این جهات، درخواست اعاده دادرسی نماید:
1- موضوع حکم، مورد ادعای خواهان نبوده باشد. مثلاً خواهان از دادگاه درخواست صدور حکم تخلیه بکند و دادگاه علاوه بر آن، اشتباهاً حکم به استرداد اجرت المثل نیز صادر کند.
2- حکم به میزان بیشتر از (حکم) خواسته صادر شده باشد.
3- وجود تضاد در مفاد حکم که ناشی از استناد به اصول یا به موارد متضاد باشد.
4- در صورتی که حکم قطعی دادگاه مخالف باشد با حکم قطعی دیگری که سابقاً همان دادگاه در خصوص همان دعوا و بین همان اصحاب دعوا صادر کرده بدون اینکه سبب قانونی موجب این مغایرت باشد. این جهت اعاده دادرسی موقوف به 5 شرط است:
الف- وحدت دعوا.
ب- وحدت اصحاب دعوا.
ج- وحدت دادگاه.
د- معارضۀ دو حکم.
و- قطعی بودن دو حکم.
5- اگرطرف مقابل اعاده دادرسی، حیله و تقلبی به کار برده که در حکم دادگاه مؤثر بوده است.
6- حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم، جعلی بودن آنها ثابت شده باشد.
7- پس از صدور حکم ،اسناد و مدارکی به دست آید که دلیل حقانیت درخواست کننده اعاده دادرسی باشد.
تذکر: اگر دادرس به غیر از موارد هفتگانه مذکور، جهتی را برای اعاده دادرسی قبول کند و قرار قبولی اعاده دادرسی را صادر کند دادگاه انتظامی وی
را متخلف میشمارد.
مرجع پذیرش و رسیدگی دادخواست اعاده دادرسی:
1- دادخواست اعاده دادرسی اصلی به دادگاه صادر کننده حکم تقدیم (می گردد)و مرجع رسیدگی نیز همین دادگاه صادرکننده میباشد.
2- دادخواست اعاده دادرسی طاری باید به دادگاهی تقدیم شود که حکم در آنجا به عنوان دلیل ابراز شده ولی مرجع رسیدگی،دادگاه صادر کننده حکم میباشد.
تذکر: اعاده دادرسی مدنی هیج وقت در دیوان عالی کشور مطرح نمیشود برخلاف امور جزایی که قبول اعاده دادرسی همیشه با دیوان عالی کشور است.
مهلت اعاده دادرسی:
مهلت درخواست اعاده دادرسی برای اشخاص مقیم ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه است. اما زمان شروع این مهلت:
1- درآراء حضوری قطعی از تاریخ ابلاغ.
2- در آراء غیابی از تاریخ انقضاء مهلت واخواهی و درخواست تجدیدنظر.
3- اگر اعاده به جهت مغایر بودن 2 حکم باشد، از تاریخ آخرین ابلاغ هر یک از دو حکم.
4- اگر اعاده به جهت جعل یا حیله باشد از تاریخ ابلاغ حکم نهایی مربوط به اثبات جعل یا حیله.
آثار اعاده دادرسی:
1- اثر تعلیقی؛ به صرف درخواست اعاده دادرسی نسبت به حکم، اجرای آن متوقف نمیشود. اگر قرار قبولی صادر شود در صورتی که محکومبه ،غیر مالی باشد اجرای حکم متوقف خواهد شد اما اگر مالی باشد و امکان أخذ تأمین و جبران خسارات احتمالی باشد به تشخیص دادگاه از محکومله ،تأمین مناسب گرفته می شود و اجرای حکم ادامه مییابد.
2- اثر انتقالی؛در محدودۀ جهت ادعا شده، بدین معنی که دادگاه، در صورت فسخ حکم مورد شکایت باید مجدداً نسبت به امور موضوعی و حکمی رسیدگی و اتخاذ تصمیم نماید.
آئین رسیدگی:
در اعاده دادرسی، رسیدگی دادگاه به دو قسمت تقسیم میشود:
اول رسیدگی به جهات و شرایط اعاده دادرسی:این که آیا در حدود یکی از جهات هفتگانه دادخواست تنظیم گردیده؟ آیا حکم مورد اعاده دادرسی ،از احکام قابل اعاده دادرسی می باشد؟ آیا متقاضی اعاده دادرسی در مهلت قانونی دادخواست اعاده را تقدیم کرده است؟
دوم رسیدگی ماهوی به اصل دعوا:اگر دادگاه قرار قبول اعاده دادرسی را داد باید با رسیدگی در ماهیت، تکلیف دعوا را روشن کند. زیرا با قبول اعاده دادرسی، حکم قبلی فسخ میشود و دادگاه با رسیدگی ماهوی حکم مجدد میدهد، اما اگر جهت اعاده دادرسی مغایر بودن دو حکم باشد. دادگاه بعد از صدور قرار قبولی دادخواست اعاده دادرسی و فسخ حکم دوم، لازم نیست حکم مجددی بدهد. در این صورت حکم اول به قوت خود باقی خواهد ماند.(ماده 438 قانون آئین دادرسی مدنی)
منابع:
1) شمس، عبدالله؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، میزان، 1382، چاپ چهارم، ج2
2) صــدرزاده افشــار، محسن؛ آئین دادرســـی مدنــــی و بازرگانـــی، تـهران، جـهاد دانشگاهی، 1381، چاپ هفتم، صص 293-303
3) مدنی، جلالالدین؛ آئین دادرسی مدنی، تهران، پایدار، چاپ اول، 1379، ج 2
4) قانون آئین دادرسی مدنی ایران