دکتر جعفر رشادتی (دکترای حقوق جزا و جرم شناسی،دادیار دادسرای دیوانعالی کشور )
چکیده
مقدمه:
حق حیات از حقوق مسلم شناخته شده برای بشر است و در صورتی که بدون مجوز قانونی سلب شود،بایستی در اسرع وقت و با امکانات کافی نسبت به کشف جنایت و رساندن عامل یا عاملین قتل به سزای جنایت اقدام گردد.یکی از راههای کشف جرم،اقدامات دقیق پزشکان قانونی است.این مقاله ضمن بررسی مفهوم کالبدشکافی،اهداف و شیوه های آن به اهمیت و تأثیر آن در اجرای عدالت و مسؤولیت پزشکان قانونی در این امر خواهد پرداخت.
بحث:
کالبدگشایی در دادرسی کیفری از اهمیت بالایی برخوردار است و تشخیص منطبق با واقعیت پزشکان،چراغ راه قاضی برای کشف حقیقت خواهد بود.دستوری یا تکلیفی بودن این امر برای پزشکان معاینه کننده از موضوعات مورد بحث در این مقاله است که رویکرد دو پهلوی قانونی آن به تصویر کشیده شده است.مقنن گاهی نظر به استقلال قضات داشته و در مواردی تأکید به اهمیت تخصص و علم مینماید که این دوسویه عمل کردن بدون توجه به تعیین تکلیف درخصوص اولویت آنها در عمل،مشکلاتی را برای مقامات قضایی و پزشکان قانونی ایجاد نموده است.فرآیند تاریخی کالبدگشایی در قوانین جزایی و آیین دادرسی کیفری ایران اسلامی بررسی و به نوع نظارت قضات و نقش پزشکان قانونی در قالبهای مختلف خبره،کارشناس و یا متخصص پرداخته شده است.با توجه به اینکه قوانین ایران اسلامی منشأ مذهبی مبتنی بر مقررات دین مبین اسلام براساس قانون اساسی دارد،نظر فقهای اسلامی درخصوص کالبدگشایی مطرح و نشان داده شده که علی رغم ممنوعیت اولیه فقهی تشریح،در مواردی و با رعایت شرایطی این امر مجاز شناخته شده است.
نتیجه گیری:
کالبدشکافی،در مواردی که برای کشف حقیقت ضرورت دارد،از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و برای اجرای عدالت لازم است. این امر در اصل تشریح نیاز به مجوز قضایی داشته لیکن پزشک در انتخاب نوع عملیات تشریحی و اقدامات تشخیصی مختار خواهد بود.
واژگان کلیدی:معاینه اجساد:کالبدشکافی،پزشکی قانونی،دادرسی کیفری،کارشناسی
مقدمه
کارشناسی پزشکی قانونی در اجرای عدالت دارای ارزش فوق العاده زیاد میباشد زیرا قاضی دادگاه،که مسؤول تعیین سرنوشت انسانهای متهم است،جهت دادن رأی صواب در هر موردی نیاز به داشتن اطلاعات صحیح از حقایق امر در آن موضوع دارد و در مواردی که دادرسی درباره جسم و جان آدمی صورت میگیرد،تنها پزشکی قانونی میتواند اطلاعات موردنظر را در اختیار وی قرار دهد و پزشک قانونی وقتی میتواند اطلاعات صحیح و کاملی از انسان مورد کارشناسی بدست آورد که در رشته خود معلومات کافی داشته و از آناتومی، فیزیولوژی،روانشناسی،آسیب شناسی و سایر رشته های مربوط دارای اطلاعات کافی باشد تا بتواند به نیروی علم و دانش خود به اسرار وجودی که مورد کارشناسی و تحقیق و تجسس وی قرار میگیرد پی برده و گوشه های تاریک قضایا را برای دادگاه روشن سازد تا حدی که قاضی بتواند با اتکاء به اطلاعات حاصل متهم را تبرئه کرده یا به مجازات برساند و از اینجا اهمیت معلومات و اطلاعات علمی پزشکان قانونی و ضرورت تربیت متخصصین این رشته روشن میگردد.
در مقاله حاضر بخش مهمی از وظایف پزشکان قانونی تحت عنوان کالبدشکافی و ارتباط آن با دادرسیهای قضایی و نوع تعامل قضات و پزشکان قانونی در این زمینه مورد بررسی قرار میگیرد.مفهوم لغوی و اصطلاحی و اهداف و شیوه های کالبدگشایی،سابقه تاریخی این مفهوم در آیین دادرسی کیفری و نظریه فقهای اسلامی در مورد کالبدگشایی- ممنوعیت یا جواز آن ؛ از جمله مباحثی است که به آن پرداخته شده است.
بحث :
1-معنای لغوی و اصطلاحی کالبدشکافی
کالبدگشایی به معنی شکافتن جسد مرده،از هم باز کردن اندام (بدن)برای معلوم کردن علت مرگ،و کالبدشکافی به معنی تشریح، شکافتن اندامهای آدمی تا بشناسد که هر عضوی از چه،ترکیب و یا تشکیل یافته و در کجا قرار گرفته و چگونه بهم پیوسته است. در بند 1 از ماده 1 آیین نامه پزشکی قانونی مصوب 27/2/46 و نیز در بند 1 از ماده 1 قانون تشکیل سازمان پزشکی قانونی کشور مصوب 1372 واژه کالبدشکافی به صورت قانونی ذکر شده است.
گرچه مرحوم دهخدا پس از ذکر معانی برای کالبدشکافی و کالبدگشایی هریک از آنها را به دیگری رجوع داده است.لیکن به نظر میرسد علیرغم اشتراک معانی لغوی این دو کلمه،از نظر مفهومی بایستی گشودن و شکافتن واجد آثار متفاوت عملی و علمی باشند چه اینکه همانگونه که در معنای لغوی نیز ذکر شد کالبدگشایی معنای ظاهری دارد که به صرف گشودند و باز کردن اندام به هر طریقی معنا حاصل میگردد،لیکن در مفهوم شکافتن به کیفیت و ماهیت تا یافتن نتیجه توجه میشود.به همین جهت به نظر میرسد کلمه تشریح در اصطلاح پزشکی واژه مناسبتری برای هر دو این مفاهیم باشد،چه اینکه مرحوم دهخدا در توضیح لغت تشریح از منابع مختلف استفاده نموده که این مناسبت را تأکید میکنند.
بیان کردن حقایق و اشکال اعضای درونی و برونی و شمار استخوانها و بیان محل و پیوند هر عضو و بیان رگها و عصبها به نقل از غیاث اللغات،اطلاق علم تشریح به بیان کردن حقیقت اعضای بدن انسان به نقل از آنندراج،علمی که در آن از آلات و ادوات بدن حیوانی بحث میکند از منبع ناظم الاطباء، مؤید چنان برداشتی است.مخصوصا تقسیم بندی که به نقل از کتاب تشریح میرزا علی بیان میکند مفهوم گسترده تشریح را میرساند:«باز شناختن اعضاء و جوارح کالبد انسان یا حیوان را از راه شکافتن بدن، تشریح یا کالبدشکافی گویند و این دانش،پایه دانش پزشکی جدید را تشکیل میدهد.تشریح از دوران باستانی در میان اقوام ایرانی و هندی و مصری متداول بود و جای جای بر اثر نفوذ مذهبی شدت و ضعف داشته است.امروز در مراکز پزشکی موضوع تشریح به چند قسمت تقسیم میشود.اکر در بیمارستان و برای تشخیص بیماری مریض،پس از مرگ کالبد بشکافند تشریح مرضی نامند و اگر متعلق به دانستن کلیه اعضاء و نسجها و عناصر اولیه بدن باشد،آن را تشریح عمومی گویند و اگر برای شناختن جزءجزء اعضاء و اسامی و اشکال آنها و روابطی که باهم دارند و بالاخره ترتیب نسج و ظاهر و باطن و خصوصیات آنها باشد آن را تشریح تفصیلی خوانند»2.در بیانی دیگر تشریح در اصطلاح عبارت است از تجزیه و تفکیک اعضا و اندام های جسد انسان یا حیوان برای بازشناسی پزشکی آن اعضا و جوارح یا کشف و دستیابی به راز آسیب و جنایتی که بر آن وارد آمده است که در فارسی از آن به کالبدشکافی تعبیر میشود .
2-اهداف و شیوه های کالبدشکافی
در گذشته مراجعات به پزشکی قانونی منحصر به امور قضایی نبوده و شامل تشکیلات اجتماعی و امور نظام پزشکی نیز میگردید. پزشکی قانونی اطلاعات پزشکی و زیست شناسی خود را درباره اجرای قوانین کیفری و مدنی و اجتماعی به کار میبرد.وظایف قضایی پزشکی قانونی عبارتند از انجام ارجاعات قضات دادگستری،بازپرسان و افسران پلیس و سایر ضابطین دادگستری مانند کارشناسی های پزشکی قانونی،بازدید جسد،کالبدگشایی و غیره که منظور از آنها آسان کردن عمل قضاوت برای قضات میباشد.یک پزشک عادی و یک پزشک قانونی مطابق یک نقشه واحد کار نمیکنند اوّلی شاهد درد و رنج و ناراحتیهای مردم است که محتاج به کمک او میباشد،دومی در دفاع از جامعه در مقابل جنایت شرکت دارد.او در حوادث خونین و ماجراها احساسات نامطلوب افراد جامعه را تجزیه و تحلیل میکند،همانطور که پزشک منتظر سیر تکاملی آثار بیماری برای تشخیص صحیح می- شود.پزشک قانونی تنها فردی است که باید اشکالات حاصل از برخورد با آثار مختلف در اجساد را حل کند.
البته نظر به اهمیت نتایج اقدامات پزشکی قانونی از ابتدا اطلاعات مقامات پلیس و قضایی از وضعیت صحنه جرم بایستی به محض حضور پزشک قانونی در اختیار او قرار داده شود.چه اینکه پزشکی که در صحنه جرم حاضر و معاینات مقدماتی را انجام میدهد. چه پزشک قانونی باشد و چه به دلیل نبود پزشک قانونی و یا تعدد صحنه های همزمان جنایی،پزشک قانونی نبوده و دارای تخصص دیگری باشد. این اطلاعات که در صحنه جرم ثبت میشود وی را در تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از کالبدشکافی یاری میکند.
هدف کالبدشکافی در پزشکی قانونی تعیین علت و چگونگی مرگ برای گزارش به مقامات دادگستری است بدین علت لازم است نتیجه کالبدشکافی واضح و کامل و گویا باشد و پزشکی که این عمل را انجام میدهد فقط باید حقیقت آنچه را که میبیند و درک میکند گزارش نماید.نه اینکه علتی به حدس برای مرگ پیدا نماید چه در غالب اوقات ممکن است نتیجه کالبدشکافی منفی بوده یا علایم و آثار عادی و بی ارزشی روی جسد پیدا شود.در این صورت لازم است جریان کالبدشکافی را عینا گزارش داده و آزمایشهای لازم از نظر سم شناسی و غیره را برای روشن شدن علت مرگ توصیه نماید .
جنازه ای که توسط پزشک،تشریح میشود و مورد معاینه قرار میگیرد.میتواند شاهد گویایی از وقوع یک جرم یا حدوث یک واقعه باشد.در بسیاری از موارد در جسد علایمی دیده میشود که به منزله زبان گویایی از شرح واقعه و نحوه حدوث مرگ است،تشخیص علت مرگ،تعیین هویت،سن،جنس،نژاد،زمان مرگ و صدور جواز دفن از وظایف عمده پزشکی قانونی است .
شیوه کالبدگشایی و تشریح براساس وضعیت جسد،مکان کشف،نوع اقداماتی که قبل از انتقال به پزشکی قانونی یا حضور پزشک قانونی در صحنه و معاینه جسد صورت گرفته و نحوه دستور قضایی و اطلاعاتی که مقامات قضایی درخواست مینمایند متفاوت خواهد بود. در مجموع ابتدا باید خصوصیات کلّی جسد،از قبیل سن،جنس،قد، حالت جسد از نظر بو،رنگ،وجود حشرات،تغییرات پوست قید،سپس معاینه جسد با نظم و ترتیب خاص و ثابت شروع و تمام آثار موجود ظاهری در کلیه اندامها،سر،صورت،پشت و روی بدن و نیز علائم و آثار مربوط به شکستگی توصیف و پس از آن به ترتیبی که مقرر است مبادرت به کالبدگشایی و بررسی جراحات موجود ظاهری و باطنی و معاینات مربوطه نموده و نهایتا در صورت ضرورت و نیاز به معاینات سم شناسی و آسیب شناسی،احشای مورد نیاز برداشته و نگهداری می شوند. البته در برخی از مرگهای مشکوک علیرغم کالبدگشایی کامل و استفاده از آزمایشهای آسیب شناسی و سم شناسی و بهره گیری از توضیحات بستگان،پرونده بالینی و کیفری،باز هم تعیین علت مرگ مقدور نمیشود.اینگونه موارد را اصطلاحا کالبدگشایی سفید مینامند.این عبارت ممکن است کنایه از سفید و خالی ماندن قسمت مربوط به درج علت فوت جسد باشد .
رعایت نظم و ترتیب در کالبدگشایی از اهمیت بالایی برخوردار است اگر پزشک قانونی نعش را طبقه به طبقه کالبدگشایی ننموده و دقت کافی ننماید خیلی از علایم از نظرش دور و جنایت مکتوم خواهد ماند .
به طور کلی تشریح جسد دو هدف عمده دارد کالبدشکافی جسد با دیدگاه علم آناتومی(کالبدشکافی صرف)که در آن بدن انسان و ارتباط بین اجزای آن مورد بررسی قرار میگیرد که این هدف صرفا علمی و آموزشی است. هدف دیگر کالبدشکافی،اتوپسی برای کشف علت مرگ میباشد که عمدتا جنبه پزشکی قانونی دارد.البته علم آناتومی صرفا برای بررسی ارتباط بین اجزاء نیست بلکه شامل ثبت اطلاعات،اندازهگیریها،تحلیل آماری و مدلسازی ریاضی این واقعیت نیز میباشد. با این بیان کالبدشکافی در پزشکی قانونی بیشتر روشن میگردد،زیرا ثبت دقیق اطلاعات و آثار علایم موجود در اجساد،تجزیه و تحلیل آنها از وظایف اصلی پزشکان قانونی در بررسی و معاینه اجساد میباشد.
3-کالبدشکافی در قوانین کیفری ایران
در حقوق جزا به مفهوم عام و در آئین دادرسی کیفری،تعریفی برای کالبدشکافی یا کالبدگشایی ارایه نگردیده است.شناسایی این مفهوم مستلزم بررسی نحوه دخالت پزشکان قانونی و اطباء در امر معاینات اجساد در روند تقنینی و تاریخی در قوانین جزای ایران می باشد. نگرش به قوانین تلقی خبره،کارشناس،متخصص به پزشکان قانونی را میرساند،لیکن معاینه و معاینات عنوان کلی است که در تحقیقات کیفری برای جسد و یا سایر موارد مورد نیاز درج شده است و به همین اعتبار کالبدشکافی نیز بخشی از معاینات و تحقیقات مقدماتی کیفری محسوب میگردد.به این مطلب درحال حاضر در ماده 88 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری اشاره شده است.
1-3-قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1290
به موجب ماده 73 آیین دادرسی کیفری مصوب 11/6/1290 معاینات محل توسط مستنطق یا اهل خبره بعمل میآید و به موجب ماده 78 همین قانون دعوت اهل خبره منوط به اطلاعات علمی و فنی و یا معلومات مخصومه در رابطه با موضوعی که اظهار نظر خواهند نمود میباشد.در ماده 79 نیز آمده است:«در موقع تحقیقات اهل خبره مستنطق هرگاه لازم بداند حاضر خواهد شد.»
ماده 82 آیین دادرسی کیفری مقرر میداشت:«برای معاینه اجساد اموات و جراحات و آثار و علایم ضرب و شتم و غیره مستنطق طبیب را دعوت میکند در این مورد اطبای عدلیه دعوت میشوند و اگر اشخاص مذکور نتوانند حاضر شوند یا در جایی از اطبای مذکور نباشد طبیب دیگر را میتوان دعوت کرد.
به موجب ماده 83 قانون فوق،مستنطق میتواند از چند نفر طبیب دعوت کند و به موجب ماده 84 تا ورد طبیب،مستنطق اقدامات لازم را برای حفظ جسد متوفی و تحقیقات هویت متوفی و چگونگی فوت و غیره به عمل میآورد.
نکات ذیل از بررسی این مواد قابل توجه است:
1- اموات،مطلق است و مرگ ناشی از جنایت و مرگهای&r