دربرخی پروندهها متهم به اصطلاح یافت نمیشود و در هیچ یک از مراحل رسیدگی به پرونده حضور نمییابد که طبق قانون، وقت رسیدگی با ذکر نوع اتهام در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار یا محلی درج میشود و دادگاه به صورت غیابی اقدام به رسیدگی کرده و رای مقتضی صادر میکند.
ابتدا باید تاکید شود که در یک پرونده کیفری علاوه بر حقوق شاکی(بزهدیده) و جامعه، باید به حقوق متهم نیز توجه شود.
یکی از حقوق مسلم متهم، حق دفاع وی است که میتواند شخصاً در دادسرا و دادگاه حضور یافته و از خود دفاع کند یا همراه وکیل یا وکلای دادگستری (در امور کیفری هر چند وکیل که خود لازم بداند) حضور پیدا کند.
اما چنانچه متهم در صدد برآید که خود را از چنگال عدالت مصون نگاه دارد و با علم بر اینکه خود یا وکیل وی توان دفاع قانونی نخواهند داشت متواری شود، در این صورت در جهت حفظ و تامین حقوق بزهدیده و جامعه، قانونگذار رسیدگی غیابی را تجویز میکند، بدین نحو که متهم از طریق نشر آگهی به مرجع قضایی احضار میشود و در صورت عدم حضور و دفاع غیابی محکومیت مییابد.
لیکن حق دفاع وی پس از استحضار از پرونده متشکله و رای صادره برای وی محفوظ است که در این صورت میتواند از دادنامه صادره واخواهی کند و از این طریق حق متهم برای دفاع از خود با تجدید جلسه رسیدگی تامین میشود.
لازم به تاکید است که بنا به نص صریح ماده 180 قانون آیین دادرسی کیفری در حقوقالله، رسیدگی غیابی جایز نیست لیکن در حقوق الناس که افراد زیان دیده از جرم هستند بنا به تجویز صدور این ماده، اگر متهم در دسترس نبود و احضار و جلب وی مقدور نباشد، وقت رسیدگی با ذکر نوع اتهام در یکی از روزنامههای کثیر الانتشار یا محلی درج میشود و دادگاه به صورت غیابی اقدام به رسیدگی کرده و رای مقتضی صادر میکند.
دادسرا و دادگاه میتواند تا یافت شدن متهم، به صدور قرار یا رای اقدام کند و در صورت وجود ادله کافی به مجرمیت و محکومیت متهم غایب رای صادر کنند ولی باید در این موارد دقت لازم به عمل آورند که اولاً شاکی برای غافلگیرکردن و سلب امکان دفاع از متهم، با متواری اعلام کردن وی در صدد تحصیل حکم غیابی بر نیامده باشد و ثانیاً نه تنها برای صدور حکم محکومیت و حکم جلب، حتی برای احضار متهم نیز باید دلایل کافی وجود داشته باشد؛ چراکه بنا به اصل شرعی برائت مندرج در اصل 37 قانون اساسی و تمامی اسناد بین المللی مرتبط، اصل بر برائت و بیگناهی افراد است مگر اینکه با دلایل کافی خلاف آن ثابت شود.
در صورتی که حکم از سوی دادگاه صادر شود و متهم در دسترس نباشد، چنانچه حکم محکومیت، جنبه مالی داشته باشد از قبیل رد مال، مصادره یا جزای نقدی و دسترسی به اموال محکوم علیه وجود داشته باشد، حکم اجرا میشود.
ولی در محکومیتهای جسمانی از قبیل حبس، شلاق و ... اعمال مجازات منوط به دسترسی به محکوم علیه است که لازم به ذکر است با تجهیز برخی سازمانها و نهادهای دولتی از قبیل بانکها و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و الزام آنها به همکاری با مراجع قضایی برای اجرای احکام صادره، میتوان قدم شایستهای برای احقاق حقوق بزهدیدگان و اجرای عدالت برداشت.
با این توضیح که در موارد زیادی محکوم علیه اموال غیرمنقول به نام خود یا وجوه نقد نزد بانکها دارد ولی حاضر به اجرای حکم نیست و اجرای احکام دادگستری فقط در صورت معرفی اموال به صورت دقیق (ذکر شماره حساب و بانک مورد نظر یا ذکر پلاک ثبتی مال غیرمنقول متعلق به محکوم علیه) توسط شاکی، مبادرت به اجرای حکم میکنند و لیکن در موارد زیادی با وجود تمکن مالی محکوم علیه حکم بلا اجرا میماند و چنانچه بانک مرکزی تمامی حسابها و موجودی محکوم علیه را در تمامی شعب اعلام کند و سازمان ثبت، املاک ثبت شده را در اختیار اجرای احکام بگذارد، این راه پر پیچ و خم قدری هموار میشود.
با توجه به اصل اساسی شخصی بودن مسئولیت کیفری و مجازات که فقط خود شخص مسئولیت کیفری برای اعمال مجرمانه ارتکابی خود را دارد و مبنای عقلی و شرعی این قاعده «لا تزر وازره وزر اخری» کسی را نمیتوان به خاطر ارتکاب عمل مجرمانه توسط دیگری مجازات کرد مگر در موارد خاصی که شخص، مسئولیت قانونی برای نگهداری از دیگری یا مسئولیت اعمال وی را به عهده داشته باشد یا اینکه از صغیر یا مجنونی به عنوان وسیله ارتکاب جرم استفاده کند یا دیگری را اجبار یا اکراه به ارتکاب جرم کند که قانونگذار به این موارد توجه کرده و در قانون مجازات اسلامی 1392 این موارد را تصریح کرده است.
- حضور در دادگاه و دفاع در برابر اتهامات از حقوق متهم است.
- در محکومیتهایی مانند حبس، شلاق حضور متهم اجباری است.
- اجرای احکام، با معرفی مال توسط شاکی پرونده حکم قطعی دادگاه را اجرا میکند.
- درپروندههای کیفری ، باید به حقوق متهم توجه شود.
- بنا به اصل شرعی برائت، اصل بر برائت، و بیگناهی افراد است.
- هیچ کس را نمیتوان به خاطر ارتکاب عمل مجرمانه توسط دیگری، مجازات کرد.