شاید برای عدهای از مردم این سوال پیش بیاید که فرزندان چگونه صاحب حق نفقه میشوند؟ آیا آنها نیز در قبال انجام کاری از چنین حقی برخوردار میشوند؟ قانون به این سوال پاسخی ساده داده است.
براساس ماده 1999 قانون مدنی پرداخت و تامین نفقه اولاد به عهده پدر است و در صورتی که پدر فوت کرده باشد یا قادر به پرداخت نفقه فرزندان نباشد، پرداخت نفقه به عهده پدربزرگ خواهد بود و در صورتی که جد پدری هم زنده نباشد یا نتواند نفقه بپردازد، تامین هزینهها به عهده مادر خواهد بود و در صورتی که مادر هم نباشد یا خودش مشکلات معیشتی داشته باشد، به عهده اجداد پدری و اجداد مادر یعنی مادربزرگ پدری یا مادربزرگ مادری خواهد بود. بنابراین نفقه فرزندان به ترتیب ابتدا به عهده پدر، دوم پدربزرگ پدری، سوم مادر، چهارم مادر بزرگ پدری و هم مادربزرگ مادری و پدربزرگ مادری خواهد بود. ملاحظه میکنید که قانون بهسادگی بی خیال نفقه فرزندان نشده و برای دریافت آن شیوههای مختلفی را پیش بینی کرده است.
در قانون پیش بینی شده است که اگر پدری با داشتن امکانات مالی از پرداخت نفقه فرزندانش خودداری کند، این مساله بار کیفری دارد و فرزندان یا فردی که مسئولیت سرپرستی و نگهداری فرزندان را به عهده دارد، میتواند علیه او در این رابطه به دادگاه شکایت کند و در ادامه هم اگر پدر دارای اموال باشد، اما از پرداخت نفقه به فرزندان خود امتناع کند، آنها میتوانند با ارائه دادخواست به دادگاه و دریافت رای قطعی به میزان نفقه تعیین شده اموال و دارایی پدر را به نفع خود توقیف کنند. این روالی است که در قانون برای رسیدگی به چنین شکایتهایی وجود دارد، اما خارج از محدوده کتاب قانون و حرفهای قانونی، نفقه فرزندان چه مسیری را طی میکند تا به نتیجه برسد؟
یکی از وظایف والدین این است که از فرزندان خود نگهداری کنند و قانونگذار حضانت و نگهداری از فرزند را هم حق و هم تکلیف والدین دانسته است. طبیعی است نگهداری از فرزندان مستلزم خرج کردن و هزینه کردن آنهاست.
از طرفی، از آنجا که قانون مرد را به عنوان سرپرست خانواده معرفی میکند، پدر وظیفه دارد علاوه بر نفقه همسر، نفقه فرزندش را پرداخت کند و این حقی است که با طلاق والدین هم ساقط نخواهد شد و تحت شرایطی فرزندان میتوانند در مقاطع مختلف تقاضای نفقه کنند. ذکر این نکته هم لازم است که نفقه فرزند یکی از مباحث پیچیده حقوقی است که حتی در بخشی مانند شروط ضمن عقد نیز نمیتوان درباره آن تصمیم گیری کرد. اگر زن و شوهری بخواهند در این باره در عقدنامه چیزی درج کنند این مساله ممکن نیست، زیرا نه صاحب فرزند هستند و نه معلوم است که در آینده صاحب فرزند خواهند شد و چون فرزند از نظر حقوقی وجود ندارد، درباره آن نمیتوانند تصمیم گیری کنند.
اولاد تا چه زمانى مستحق دریافت نفقه هستند
در شرع و قانون سن معینى براى نفقه فرزندان در نظر گرفته نشده است و عرفاً مادام که اولاد داراى شغل و درآمد مشخص نباشند پدر نسبت به پرداخت نفقه مسئولیت دارد. باید توجه داشت که در مورد کارمندان دولت شاهد آن هستیم تا زمانى که دختر، همسر انتخاب نکرده یا پسر مشغول تحصیل باشد، به کارمند حق اولاد پرداخت مىشود. یکی از وظایف والدین این است که از فرزندان خود نگهداری کنند و قانونگذار حضانت و نگهداری از فرزند را هم حق و هم تکلیف والدین دانسته است. طبیعی است نگهداری از فرزندان مستلزم خرج کردن و هزینه کردن آنهاست.
اگر پدر و مادرى از یکدیگر جدا شده باشند و حضانت فرزندان به مادر واگذار شده باشد و پدر در صورتجلسه طلاق، منزل مسکونى اش را به مادر و فرزندان انتقال دهد آیا باز هم پدر مکلف به پرداخت نفقه است؟
اولاً نفقه تنها شامل مسکن نمى شود و امورى چون غذا، اثاث منزل، هزینه درمان، لباس و... نیز نفقه محسوب مى شود. ثانیاً پرداخت نفقه تکلیف قانونى پدر است و مادر ولایتى بر فرزندان ندارد و موضوع حضانت و سرپرستى موضوعى جدا از ولایت است.
کارشناسی نفقه فرزند چگونه است؟
شاید این پرسش برای بسیاری از مخاطبان پیش بیاید که نفقه فرزند چگونه کارشناسی میشود؟ آیا درخصوص کودک نیز مانند خانمها مسائلی مانند تحصیلات، شان خانوادگی و موقعیت کاری لحاظ میشود؟ اگر چنین مسالهای وجود دارد، این نکات چگونه درباره خانمها انجام میشود؟
کارشناسی که مسئول رسیدگی به پرونده نفقه فرزند است، معمولامبلغ نفقه را با توجه به وضع اجتماعی و نیازهای فرزند مشخص میکند. کارشناس مکلف است با بررسی وضع زندگی خانوادگی فرزندو نیز بررسی مدارکی که از سوی مادر یا قیم او ارائه میشود، میزان هزینه نگهداری فرزندرا محاسبه کند. برخی تصور میکنند اگر زنی شاغل باشد، دیگر امکانی برای درخواست نفقه فرزندش ندارد؛ اما این مساله چنین نیست و زنان شاغل هم میتوانند بابت نفقه فرزند خود طرح دعوی کنند. از طرف دیگر، موقعیت زندگی مادر در تعیین میزان نفقه تاثیر زیادی دارد و علیالاصول وضع زندگی مادر به زندگی فرزند او نیز سرایت میکند. اگر مادری در دوران نوجوانی خود از وضع مرفهی برخوردار باشد یا در زمان طرح شکایت ساکن منطقهای گرانقیمت باشد، این مساله نیز در تعیین نفقه فرزند او موثر است. حتی میزان نفقه فرزند از یک جامعه روستایی به یک شهر و در نقاط مختلف شهر نیز تفاوت دارد.
محدودیت شکایت برای نفقه فرزند
نفقه فرزند نیز مانند نفقه گذشته قابلیت طرح شکایتهای متعدد را دارد و فرزندان میتوانند پس از پرداخت نفقهای معین، تقاضای جدیدی برای دریافت نفقه گذشته مطرح کنند. نکته جالب توجه در قانون این است که دختران تا زمان ازدواج میتوانند تقاضای نفقه گذشته داشته باشند، ولی اگر دختری ازدواج کند و پس از آن طلاق بگیرد دادگاه دیگر به شکایت او برای نفقه گذشته رای مثبتی نمیدهد. از طرف دیگر پسران نیز تا 18 سالگی و تا زمانی که در خانه پدر خود تحصیل میکنند، حتی در صورت جدا نشدن پدر و مادر از هم میتوانند دادخواست نفقه فرزند ارائه کنند؛ اما پس از 18 سالگی و با اتمام تحصیل دیگر پدر وظیفهای برای پرداخت نفقه او نخواهد داشت.
شایداگر قانون در این زمینه به صورت دیگری نوشته میشد، فرزندان میتوانستند تا 40 سالگی در خانه پدری ساکن باشند و از نعمت یک زندگی مرفه به اضافه نفقه برخوردار باشند البته شکل دیگری از این ماجرا هم وجود دارد و آن درخواست نفقه از سوی پدر و مادر از فرزند است که در صورت طرح چنین درخواستی و ناتوانایی پدر برای کار کردن، دادگاه فرزندی را که توان مالی دارد، را به پرداخت نفقه وادار خواهد کرد.