تدوین شناسنامه تحصیلی شهروندان از جمله طرحهایی است که این روزها در اولویت کاری سازمان نهضت سوادآموزی به عنوان یکی از متولیان امر آموزش در کشور قرار دارد.
سازمانی که مسئولیت پرکردن خلاءهای آموزشی در گروه سنی بزرگسال را برعهده دارد. براین اساس از تمام بانکهای اطلاعاتی کشور که اطلاعات مربوط به سطح سواد شهروندان را ثبت کردهاند و مستند نیز هستند این دادهها جمعآوری میشود. موارد مانند سازمان سنجش، آموزش و پرورش و نهادهای دولتی دیگر که اطلاعات این پایگاه را تکمیل میکنند. تاکنون نیز در پایگاه سوادآموزی حدود ۶۰میلیون آمار ثبت شده است.
طراحی سازوکار جدید برای ساماندهی آماری
علاوه بر این در پایگاه مذکور مشخصات کامل دانشآموزان نیز به ثبت میرسد، همچنین دادههایی که از طریق ثبت احوال جمعآوری و در آن رابطه خویشاوندی میان باسوادان و بیسوادان مشخص شده است. اطلاعاتی که علی باقرزاده، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با استناد به آنها اعلام میکند 2.5 میلیون دانشآموز اعضای بیسواد در خانواده دارند که شامل برادر، خواهر، پدر و مادر میشود. این تلاشها برای جمع آوری اطلاعات در حالی موجب ارائه آمار و ارقام جدید از نرخ بیسوادی در کشور شده است که در نخستین روزهای سال ۹۳ متولیان این سازمان اعلام کرده بودند که متاسفانه به دلیل اینکه سازمان نهضت سوادآموزی و دستگاههای اجرایی مربوطه در طول ۳۰ سال گذشته نتوانستهاند مشخصات و فهرست دقیقی از افراد بیسواد تهیه و ارائه کنند، این سازمان هر ۱۰ سال منتظر انتشار نتایج سرشماری نفوس و مسکن بوده است و فعالیتهای خود را براساس نتایج سرشماری سازماندهی کرده است. دیگر اینکه از آنجائیکه مبنای این سرشماری خوداظهاری است. لذا همیشه بین اظهارات افراد و آمارهای ثبتی اختلافی وجود دارد به ویژه اینکه در رابطه با سطح حداقل سواد افراد، این اختلافات مشهود بوده است. همچنن مشکل مهم دیگری که در این زمینه وجود داشت این بود که اطلاعات و مشخصات این افراد در اختیار نهضت سوادآموزی قرار نمیگرفت. نتیجه این شد که مسئولان سازمان مورد نظر به عنوان مهمترین دستگاه مسئول سوادآموزی به گروه سنی بزرگسال در کشور تلاش کنند تا سازوکارهای لازم در این زمینه را فراهم آورند.
حدود یک سوم جمعیت کشور بیسواد و کم سواد هستند
این در حالی است که از میان جمعیت حدود 80 میلیونی کشور ۳۰ میلیون نفر بیسواد و کم سواد هستند. به عبارتی9 میلیون و ۷۱۹ هزار نفر بیسواد مطلق بوده که از این تعداد ۳ میلیون و ۴۵۶ هزار نفر در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال و حدود ۶ میلیون نفر بالای ۵۰ سال سن دارند. اما نکته مهم وجود 11میلیون کم سواد است که تحصیلات آنها معادل دوره ابتدایی است. اشخاصی که به مرور زمان به جمعیت بیسوادان افزوده خواهند شد، زیرا که در طول زمانی کوتاه به دلیل مرور نشدن دانش و اطلاعاتی که تا این مقطع تحصیلی کسب کردهاند مفاهیم آموخته شده را نیز فراموش خواهند کرد. اگر بخواهیم به صورت جزئیتر به این نکته بپردازیم باید بگوییم که ۷. ۵ میلیون نفر از این افراد زیر ۵۰ سال هستند که میتوانند برگشت به بیسوادی داشته باشند و به جمعیت ۳ میلیون و ۴۵۶ هزار بیسواد زیر ۵۰ سال اضافه شوند. بنابراین میتوان گفت عمده جمعیت بیسواد کشور بالای ۵۰ سال سن دارند و نکته دیگر اینکه یک سوم بیسوادان کشور مرد و دو سوم زن هستند. البته تمام این آمارها در شرایطی گزارش شده است که نهضت سوادآموزی مدعی است که تا پایان برنامه پنجم توسعه بیسوادی در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال باید ریشه کن شود.
فعالیتهایی که مشتری زیادی ندارد
اما اینکه چرا طی سالهای زیادی که ازفعالیت این سازمان میگذرد و وزارت آموزش و پرورش نیز به عنوان مهمترین نهاد آموزشی کشور مدعی است برنامهها و طرحهای زیادی را برای ریشهکنی بیسوادی در قالب شناسایی و ارائه خدمات آموزشی به بازماندگان از تحصیل دارد باز هم شاهد آمار و ارقامی هستیم که چندان هم کم نیست. شاید بتوان مهمترین دلیل آن را بیمشتری ماندن فعالیتهای سوادآموزی دانست البته نه به معنای حذف شدن بیسوادی و کم سوادی بلکه به علت استقبال نکردن گروه بیسوادن از برنامهها و خدمات سازمان نهضت سوادآموزی کشور قلمداد کرد. در توضیح بیشتر باید گفت دلایل مختلفی وجود دارد که یک فرد احساس نیاز به حضور در کلاسهای سوادآموزی نمیکند. بخشی از مشکلات اقتصادی است یعنی فرد درگیر تامین معیشت برای خانواده است. هم اکنون در حاشیه کشور افراد در سنین بین ۱۰ تا ۲۵ سال برای پدر و مادر خود کار میکنند بنابراین فرصتی برای سوادآموزی ندارند. علت دیگری که باعث میشود تا فرد احساس نیاز به حضور در کلاسهای سوادآموزی نکند این است که وی ناامید شده و از اینکه دوباره سرکلاس نشسته و بخواهد امتحان بدهد، ترس دارد، بخش دیگری از دلایل هم به محتوای آموزشی بازمیگردد یعنی فرد احساس میکند مطالبی که میآموزد در هیچ جایی از زندگی به کار وی نمیآید به همین خاطر احساس نیاز به سوادآموزی نمیکند. مواردی که باقرزاده نیز آن را قبول دارد. البته برای رفع این مشکل نیز تاکنون برنامهریزیهای زیادی شده است هرچند که به با نگاهی به آمار و ارقام ارائه شده نمیتوان آنها را چندان موفق ارزیابی کرد.
2.5میلیون دانشآموز عضو بیسواد در خانواده دارند
اشاره به این نکته ضرورت دارد که چندی است مسئولان این سازمان با اجرای طرح خانه به خانه سوادآموزی به عبارتی طرحی که در آن آموزش دهندهها برای پیدا کردن افراد بیسواد به خانوادهها مراجعه میکنند، تلاش میکند تا راهکاری برای کاهش آمار موجود در این زمینه کند. طرح باسواد کردن اولیای بیسواد دانشآموزان هم ایده دیگری بوده که امسال تالیف و ابلاغ شده تا شاید بتوان از این طریق به ایدهآلی به نام خانواده عاری از بیسواد دست یافت. نتیجه این طرح هم همانطور که گفته شد شناسایی 2.5 میلیون دانش آموزی بود که اعضای بیسواد در خانواده دارند. افرادی که با کمک مسئولان آموزشی مدارس شناسایی شده و باید به تدریج و با پیگیری مدیران توسط معلمان، دانشآموزان دبیرستانی، بخش غیردولتی و مراکز آموزش از راه دور تحت پوشش قرار بگیرند. البته مدیر مدرسه هم مسئول است که به صورت دائم پیگیری کند تا این افراد تحت پوشش قرار بگیرند. براین اساس رئیس سازمان نهضت سوادآموزی خبر میدهد که در حال حاضر ۸۵ درصد افراد تعیین وضعیت شدهاند و حدود ۷۰ هزار نفر برای آموزش تحت پوشش قرار گرفتهاند. به افرادی که اقدام به آموزش اولیای بیسواد دانشآموزان میکنند هزینهای پرداخت میشود که این هزینه همان سرانهای است که مهر هر سال به تصویب سازمان سوادآموزی میرسد و برای امسال میانگین دوره سوادآموزی ۶۴۵ هزار تومان، دوره تحکیم سواد ۹۰ هزار تومان و دوره انتقال که معادل ششم ابتدایی بوده ۷۵۰ هزار تومان است. در این میان نباید فراموش کرد که تولید نکردن بیسواد جدید شرط ضروری ریشهکنی بیسوادی در کشور است با این وجود به نظر میرسد نهادهای متولی این امر تاکنون نتوانستهاند در این زمینه چندان هم موفق عمل کنند زیرا که همچنان شاهد تولید بیسواد جدید در کشور هستیم که موجب افزایش جمعیت بیسوادان میشود. شرایطی که بهنظر میرسد برای برون رفت از آن باید توجه بیشتری به مناطق محروم و دورافتاده کشور داشت ضمن اینکه باید کلاس بندی مناطق روستایی و اختصاص معلم به آنها را نیز در دستور کار قرار داد.