هر فردی که برای احقاق حقوقش به دادگستری مراجعه و طرح دعوا میکند باید هزینههایی را بپردازد. هزینههای دادرسی شامل هزینه تمبر، دستمزد کارشناس، هزینه اجرای قرار معاینه و تحقیقات محلی میشود. حال ممکن است، این هزینهها در یک دعوا به قدری بالا باشد که خواهان یا شاکی قادر به پرداخت آنها نباشد؛ در این حالت، موضوع «اعسار از هزینهدادرسی» مطرح میشود.
اعسار به زبان ساده
اعسار به معنی رنج، سختی و نداشتن است و در اصطلاح حقوقی، زمانی که یک فرد به نوعی تمکن مالی ندارد یا دارای اموال و سرمایهای است اما در وضعی قرار دارد که امکان دسترسی به آنها را ندارد، دچار اعسار شده است و قادر به پرداخت بدهیهایش نیست؛ مانند شخصی که محکوم به پرداخت 500 سکه بهار آزادی مربوط به مهریه همسرش میشود اما قادر به پرداخت آن نیست، این فرد میتواند با مراجعه به دادگستری، دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را بدهد.
طبق ماده یک قانون اعسار، «معسر کسی است که به واسطه نداشتن دارایی یا دسترسی نداشتن به مالش توانایی پرداخت هزینه محاکمه (هزینه دادرسی) یا دیون خود را ندارد» یعنی ممکن است این فرد برای احقاق حقش قادر به پرداخت هزینه دادرسی نباشد و حتی نتواند وکیلی برای انجام کارهایش انتخاب کند که در این صورت وی میتواند با مراجعه به مراجع قضایی، تقاضای وکیل معاضدتی کند.
نخستین قانون مربوط به اعسار در ایران در سال 1313 تصویب شد سپس بر اساس مقتضیات زمانی این قانون دچار اصلاحاتی شد. در این میان میتوان به ماده 652 قانون مدنی اشاره کرد که در آن آمده است «در زمان مطالبه (طلب) حاکم مطابق اوضاع و احوال شخص بدهکار مهلت یا اقساطی قرار میدهد». ماده 2 قانون «نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 77» میگوید: «هر کس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن یا ضرر و زیان ناشی از جرم و یا دیه و آن را پرداخت نکند، دادگاه او را الزام به پرداخت میکند و ...» هم چنین در ماده 3 این قانون آمده است که «هر گاه محکومعلیه، مدعی اعسار ضمن اجرای محکومیت حبس شود به ادعای وی خارج از نوبت رسیدگی و در صورت اثبات اعسار از حبس آزاد خواهد شد و چنانچه قادر به پرداخت آن به طور اقساط هم شود، دادگاه متناسب با وضع مالی او حکم به تقسیط محکومبه، را صادر میکند. اکنون بر اساس سیاستهای قضایی، افراد میتوانند قبل از اجرای محکومیت حبس، تقاضای اعسار را مطرح کنند.
دلایل ناتوانی مالی در دادرسی مالی
اعسار از هزینه دادرسی، در دو صورت به وجود میآید:
الف) به علت اینکه دارایی شخص کفاف پرداخت هزینه دادرسی را نمیکند.
ب) به علت اینکه شخص بهطور موقت، به دلیل عدم دسترسی به مال خود قادر به پرداخت هزینهدادرسی نیست؛ مثلا مال طرف در رهن بانک است.
به عبارتی هر فردی نمیتواند به ادعای اینکه دچار اعسار میشود به دادگاه دادخواست اعسار دهد. ادعای اعسار مقید به این شرایط است: 1- شخص بدهکار باشد 2- اقامه دعوا از طرف مدعی و طلبکار 3- اثبات ادعای (اعسار) وی و صدور حکم به نفع طلبکار 4- صدور رأی قطعی بر محکومیت بدهکار 5- صدور اجرائیه از طرف دادگاه. بعد از تحقیق شرایط یادشده، مدعی اعسار میتواند با ارائه دادخواست در پی اثبات آن باشد.
طریق اثبات اعسار
قانونگذار در راستای تحقق حق دادخواهی برای همه افراد که در اصل 34 قانون اساسی پیشبینی شده، راهکارهایی را پیشبینی کرده است. این راهکارها مانع از آن است که اعسار و ناتوانی مالی، در صورت اثبات در دادگاه، مانعی برای دادخواهی شهروندان باشد. معمولیترین راه اثبات، استفاده از شهود است که طبق ماده ۵۰۶ آیین دادرسی مدنی بیان شده است. در صورتی که دلیل اثبات اعسار، شهادت شهود باشد، باید شهادت کتبی حداقل دو نفر از اشخاصی که از وضعمالی و زندگی متقاضی اعسار مطلع هستند، به دادخواست ضمیمه شود. در این شهادتنامه، مشخصات، شغل و وسیله امرار معاش مدعی اعسار و ناتوانی او برای پرداخت هزینهدارسی، با تعیین مبلغ آن، بیان میشود.
در این باره باید یک نکته را در نظر داشته باشید و آن این است که اصل بر تمکن و توانایی مالی است و در صورت ادعای خلاف آن، باید اثبات شود. مدعی اعسار میتواند انواع دلایل را به دادگاه ارائه کند و اعسارش را ثابت کند.
نحوه طرح دعوای اعسار
کسی که معسر است باید طرح دعوا کند. این دعوی نیز به دو روش انجام میشود:1-همراه با دعوای اصلی،2-دعوی اعسار از طریق ارائه دادخواست جداگانه
در این میان و برابر ماده 20 قانون اعسار، مرجع رسیدگیکننده به دعوای اعسار در مورد محکوم، محکمهای است که در ابتدا به دعوای اصلی رسیدگی کرده است. دعوای اعسار در مقابل اوراق اجرائیه ثبت اسناد در محکمه محل اقامت مدعی اعسار اقامه خواهد شد.
تشریفات رسیدگی به دعوای اعسار
کسی که دعوای اعسار طرح میکند، مثل همه کسانی که در محاکم طرح دعوا میکنند، باید مراحلی را پشتسر بگذارد. مدیر دفتر دادگاه، ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست اعسار، باید پرونده را به نظر قاضی برساند. چنانچه قاضی شهادت شهود را در دادگاه ضروری بداند، به مدعی اعسار اخطار میکند که در روز مقرر آنان را حاضر کند. ممکن است دادگاه به همان شهادتنامه تفصیلی که ضمیمه دادخواست شده است اکتفا کند و ممکن است از مدعی اعسار بخواهد که شهود خود را حاضر کند.
در این میان ذکر چند نکته ضروری است:
نخست اینکه معافیت از هزینه دادرسی برای هر دعوا باید جداگانه دریافت شود، مگر آنکه چند دعوا، بهطور همزمان علیه یک نفر مطرح شده باشد که در این صورت، قبولی اعسار در یک دعوا در دعاوی دیگر نیز قابل استفاده است.
دوم اینکه رای دادگاه در خصوص قبول اعسار، «حضوری» محسوب میشود، یعنی اگر خوانده اعسار در دادگاه حاضر نشود و هیچ لایحهای هم نفرستد و در نتیجه از جلسه رسیدگی اطلاع حاصل نکند، حکم باز هم حضوری است؛ حتی اگر ابلاغ اخطاریه هم در شکل «قانونی» باشد.
آثار دعوای اعسار
حالا فرض را بر این میگیریم که ادعای اعسار یا نداری فرد در دادگاه ثابت شده است؛ بعد از آن،معسر از مزایایی برخوردار خواهد شد. این مزایا به دو دسته تقسیم میشود: نخست معافیت موقت از تادیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی در مورد دعوایی که برای معافیت از هزینه آن ادعای اعسار شده است و دیگری حق داشتن وکیل معاضدتی و معافیت موقت از پرداخت حقالوکاله.
شخصی بودن حکم اعسار
اگر محکمه، حکم به اعسار شخصی صادر کرد، این حکم فقط در مورد شخص «مُعْسر» است و در مورد جانشینان او جاری نمیشود. پس اگر معسر فوت کند، ورثه نمیتوانند از حکم اعسار هزینه دادرسی مورث استفاده کنند. فوت مورث، در هر یک از دادرسیهای نخستین و تجدیدنظر و فرجام، مانع جریان دادرسی در آن مرحله نیست و هزینه دادرسی از ورثه مطالبه میشود، مگر آنکه ورثه نیز اعسار خود را ثابت کنند.
پایان اعسار
فردی که از مزایای اعسار استفاده کرده است و دعوای خود را بدون پرداختن هزینه دادرسی آغاز کرده است، اگر در دعوای اصلی پیروز شود، از اعسار خارج میشود و باید هزینه دادرسی را بپردازد. همچنین اگر فرد معسر، توانایی پرداخت هزینهدادرسی را پیدا کند و بهعبارتی مالدار شود، باید هزینه دادرسی را پرداخت کند.
فرق اعسار با ورشکستگی
چنانچه تاجری، وضع مالی مناسبی نداشته و مدعی اعسار باشد، باید با توجه به مقررات قانون تجارت، دادخواست ورشکستگی دهد و تنها در صورت اثبات این ادعا، میتواند از معافیت پرداخت هزینه دادرسی استفاده کند. نپذیرفتن اعسار از تاجر، به این دلیل است که رسیدگی به وضع مالی او نیاز به بررسی دقیقتری دارد و بهطورکلی در مورد تاجر باید سختگیری بیشتری کرد.
در این باره به دو نکته توجه داشته باشد: نخست اینکه تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجاری قرار داده است و دوم اینکه کسبه جزء، تاجر محسوب نمیشوند و میتوانند از مزایای اعسار استفاده کنند.