هادی مومنی
کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی
بشر از دیرباز به واسطه غریزه ی حیوانی که در او وجود دارد, به دنبال تامین نیازهای شخصی خود و سود رساندن به خویشتن بوده است.
دغدغه ی بسیاری از انسانهای امروزی نیز نیل به اهداف مادی و معنوی خویشتن ولو به قیمت ضایع کردن حقوق دیگران است.ادیان آسمانی و به خصوص دین مبین اسلام همواره در مقابل این کج اندیشی و زیاده خواهی نوع بشر دستورات و راه حلهای فراوانی عرضه نموده اند.
یکی از بارزترین و متاسفانه فراوان ترین این بدرفتاری و بدسلیقگی های انسان, دروغگویی و فریبکاری است. پر واضح است که انسانها دروغ می گویند تا سودی را عاید خود کنند و یا ضرری را از خود دور کنند. و همه ی این معاصی به دلیل ذات زیادت خواه و سرکش انسان شکل می گیرد.
از مصادیق برجسته این رفتار ناشایست می توان به فریب و تدلیس در ازدواج اشاره نمود
متاسفانه فریب دادن طرف مقابل قبل از ازدواج توسط زنان و مردان, موجبات تزلزل و سستی خانواده ها ی زیادی را فراهم نموده است. . به طوری که بعضی از ما پایه و زیربنای این مقدس ترین بنای زندگی را با سست ترین مصالح بنا می کنیم. مصالحی از جنس دروغ و نیرنگ.
اینکه چگونه شخصی حاضر می شود زیباترین بنای زندگی خود را بر اساس نیرنگ برپا سازد و پیوند زیبا و پر از ابهت زناشویی را با تدلیس و فریب همگون سازد را می توان از ابعاد مختلف جامعه شناختی و روانشناختی مورد بررسی و کاوش قرار داد. البته به این موضوع از دید جرم شناختی و روانشناسی جنایی هم می توان نگریست.
ضروری به نظر می رسد که با بررسی دقیق و موشکافانه ی این معظل, سعی کنیم که دلایل روشن و واضح این پدیده ی نامیمون را پیدا کرده و در جهت رفع آن و آموزش دادن به جوانان و زوجین از بار سنگین اختلافات و مشکلات خانوادگی به نحو محسوسی بکاهیم.
ولیکن از جهت قانونی و ضمانت اجرایی که قانون برای جلوگیری از این امر پیش بینی کرده است هم می توان تا حدودی جلوی این رفتار ناشایست را سد کرد.
زوج و یا زوجه ای که پس از ازدواج از نیرنگ و فریب همسر خود آگاهی می یابد از دو طریق می تواند اقدام نماید.
در ابتدای امر قانونگزار در مواد 1062و 1070 قانون مدنی قصد ازدواج و رضای زوجین را یکی از شرایط اصلی صحّت عقد نکاح عنوان نموده است. با این وصف قانونگزار برای تضمین این حق و ایجاد راه حل برای فرد فریب خورده هم ضمانت اجرای مدنی و هم ضمانت اجرای کیفری قرار داده است. که فرد فریب خورده اختیار دارد که از هر کدام از این مجاری قانونی استفاده کند.
در مبحث حقوق مدنی فرد می تواند با توسل به ماده 1128 قانون مدنی از حق فسخ ازدواج خود بهره ببرد این ماده اشعار می دارد"هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبایناً بر آن واقع شده باشد." بنابراین فرد فریب خورده در اولین گام برای احقاق حق خود با توجه به این ماده می تواند فسخ عقد را خواستار شود.در گام بعدی فرد می تواند با توجه به حقوق کیفری اقدام کند. در ماده 647 قانون تعزیرات مجازات اسلامی, فریب در ازدواج به عنوان یکی از جرایم بر ضد حقوق و تکالیف خانوادگی جرم انگاری شده است. این ماده بیان می کند:" چنان چه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود مرتکب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم میگردد."
بنابر این فرد فریب خورده(خواه زن و خواه مرد) می تواند با توجه به قانون مدنی دارای حق فسخ عقد باشد که این موضوع جدای از حق طلاقی است که برای مرد متصور می باشیم. یعنی در فرضی که در یک ازدواج فریب خورده خانم باشد, ایشان می تواند بدون توجه به حق طلاق مرد, و به دلیل فریب خوردن در ازدواج از حق فسخ عقد به صورت یک طرفه برخوردار باشد. ا ز طرف دیگر فرد فریب خورده می تواند جدای از دعوای حقوقی و طلب حق فسخ, دعوای کیفری هم بر ضد شخص فریبکار ترتیب دهد. که همانطور که ذکر شد در صورت اثبات "تدلیس" از شش ماه تا دوسال حبس تعزیری در انتظار فرد فریبکار خواهد بود. البته مصادیق حصری فریب در ازدواج در قانون ذکر شده است. که می توان به آنها مراجعه نمود.
البته پایان دادن به بزه فریب و تدلیس در ازدواج که کانون های خانوادگی را با خطر مواحه کرده است جدای از راه و روشهای قانونی, مستلزم آگاهی دادن و آموزش نیز می باشد. در عین حال هوشیاری خانواده ها و زوجین می تواند جلوی بسیاری از مشکلات از این دست را بگیرد.