اصطلاح فساد از فعل لاتین« Rumpere» می آید که به معنی شکستن است بنابر این در فساد چیزی می شکند یا نقض می شود این چیز ممکن است یک شیوه رفتار اخلاقی یا قانونی یا اغلب مقررات اداری باشد.
فساد اداری عبارت است از:
الف -اقدامات ماموران دولتی که با هدف انتفاع و بهره برداری برای خود یا اشخاص دیگر یادر قبال دریافت مال برای خود یا اشخاص دیگر از راه های زیر صورت می گیرد :
ب- نقض قوانین و مقرارت و ضوابط اداری
ج- تعبیر و تفسیر قوانین و مقرارت و ضوابط اداری
د- تغییر در قوانین و مقرات و ضوابط اداری
ه- خود داری ویا کوتاهی در انجام وظایف قانونی در قبال ارباب رجوع
و- تسهیل یا تسریع غیر عادی در انجام کار برای اشخاص معین در مقایسه با دیگران
ز- اقدامات اشخاص حقیقی و حقوقی که با هدف انتفاع و بهره برداری برای خود یا اشخاص دیگر یا در قبل پرداخت مال به ماموران دولت به منظور برخورداری از مزایا و امتیازات از راه های غیر صحیح انجام می گیرد
هیدن هیمر فساد اداری را به سه گونه سیاه خاکستری و سفید تقسیم می کند
فساد اداری سیاه : کاری که از نظر نخبگان سیاسی منفور است و عامل آن باید تنبیه شود. مثال، دریافت رشوه برای نادیده گرفتن معیارهای ایمنی در احداث مسکن
فساد خاکستری : کاری که از نظر نخبگان منفور است، اما اکثر مردم در مورد آن بی تفاوت هستند مثل کوتاهی کارمندان در اجرای قوانین که در بین مردم محبوبیت چندانی ندارند
فساد اداری سفید : کاری که بظاهر مخالف قانون است اما اکثر اعضای جامعه و اکثر مردم عادی آن را آنقدر با اهمیت نمی دانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند. مثل چشم پوشی از موارد نقض مقرارتی است که در تغییرات اجتماعی و فرهنگی ضرورت خودرا از دست داده اند
عوامل موثر در پیدایش مفاسد اداری :
- نداشتن آگاهی از مبانی دینی - نداشتن مدیریت صحیح - توجه نداشتن به برتری منافع عام بر منافع خاص - توجه نداشتن به وضع معیشتی کارکنان - سپردن کارهای حساس به افراد غیر متعهد و بی تجربه - پایین بودن توانایی هاو مهارت ها ی فنی و شغلی کارکنان - نارسایی قانون و عدم انطباق با واقعیت ها و رعایت نشدن قوانین - نبودن برنامه کلان و دراز مدت - تورم، بیکاری و نداشتن اطمینان به آینده - تشویق نشدن نیرو های لایق امین وصالح.
پیامدهای فساد اداری:
الف – پیامدهای فردی : خدشه دارشدن امنیت شغلی – بروز ناهنجاری های روحی و روانی – بروز اختلافات خانوادگی – خدشه دار شدن اعتبار و حیثیت فرد – عدم هدایت مناسب استعدادهای فردی – پایین آمدن انگیزه کاری در کارکنان – تقدم منافع فردی بر منافع سازمانی – ایجاد جو بی اعتمادی در مردم وتضعیف اعتماد عمومی جامعه و تحلیل سرمایه های اجتماعی آن - به خطر انداختن ثبات و امنیت فرد در جامعه
ب – پیامد های سازمانی : به وجود آمدن ریسک فساد در سازمان – آسیب رسانی به فرایند توسعه منابع انسانی – کم رنگ شدن کنترل های درونی – هدر رفتن سرمایه گذاری های انجام شده روی منابع انسانی – کم رنگ شدن فضایل اخلاقی و ایجاد ارزش های منفی در سازمان – تاثیر بر کارایی سازمانی – کاهش مسئولیت در قبال اختیارات زیاد – افزایش فرصت های ارتکاب فساد – خدشه دار شدن حیثیت اجتماعی سازمان
ج – تاثیر بر فرایند رشد توسعه اقتصادی : افزایش هزینه های اقتصادی – افزایش در آمدهای نامشروع – ایجاد شکاف میان عرضه و تقاضا و به وجود آمدن فرصت های سود جویی برای دلالان سودجو .