(این مطلب در تاریخ چهارم خرداد ماه سال نود منتشر شده است.  در حال حاضر بازرسی بدنی وکلا متوقف شده است)

امروز به دادگستری تبریز مراجعه کردم و با صف طویل وکلا برای تحویل موبایل به امانتداری مواجه شدم. از در ورودی که وارد شدم دیدم مسیر ورودی وکلا مسدود شده و سربازان بسیار محترم وظیفه در حال بازرسی بدنی و کیف وکلا هستند. به عادت مالوف توسری خوری که در مدرسه و دانشگاه و اجتماع یادمان داده اند توی صف استادم تا نوبتم شود. سرباز عزیز که روی صندلی نشسته بود کیفم را خواست گفتم وکیلم. بدون اینکه سرش را بلند کند گفت: خوب؟

گفتم : خوب نداره، حق بازرسی بدنی وکلا را ندارید

گفت: دستور جدیده. زدیم به دیوار.

در یک برگه A5 این مضمون نوشته شده بود: "بنا به امریه ریاست حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه از تاریخ 1390/3/4 کلیه کارمندان، وکلا، کارشناسان و .... حق آوردن وسایل غیرمجاز از جمله موبایل و فلش، لپ تاپ و ... را ندارند.

رفتم سراغ مسوول انتظامات

جناب سرگرد جریان چیه؟ میخوان کیف و کفش منو بگردن؟

"دستوره. باید بگردیم"

جناب سرگرد، این امریه که نگفته میتونین بازرسی بدنی کنین. گفته بردن این وسایل ممنوعه.

"خوب باید بگردیم ببینیم همراه آوردین یا نه؟"

جناب سرگرد، کیف کارمندا رو میگردین؟ کارمندا هم بازرسی بدنی میشن؟

.....

آخرالامر تسلیم امریه و زوریه شدم و کیفم رو به سرباز محترم دادم که منتهی به کشف یک فقره گوشی موبایل شد. رفتم تو صف امانتداری ایستادم و بعد از تحویل گوشی دوباره اومدم تو صف ورودی کنار باقی ارباب رجوعها. نوبت به من رسید و این بار سرباز محترم دو عدد فلش مموری کشف کردن. بعد از جروبحث ناموفق با سرگرد دوباره رفتم تو صف امانتداری و بعد برگشتم به صف ورودی. جالب اینکه سرباز محترم دوباره تمام محتویات کیفم رو سرتا پا گشت. وقتی گفتم عزیز دل برادر، این سومین باره که این کیفو میگردی، یک کم خلاصه کن.

در جواب گفت من بار اوله که شما رو میبینم.

بعد نوبت بازرسی بدنی رسید. از فرق سر تا نوک شست پا مورد عنایت انگشتان ظریف سرباز محترم قرار گرفتم و نهایتا اجازه دخول به صحن دادگستری بهم داده شد.