نویسنده: فائزه فرازندهپور – مترجم رسمی دادگستری و کارشناس ارشد زبانشناسی همگانی
چکیده
این پژوهش در صدد است تا الگوی نوینی را برای تهیه خلاصه آرای قضایی به زبان ساده حقوقی ارائه دهد. در این مقاله، ضمن تحلیل زبانشناختی آرای قضایی، الگویی با عنوان «الگوی خلاق» معرفی میشود که بر اساس آن طی 5 مرحله مجزا میتوان خلاصه آرای قضایی را که حاوی کلانگزارههای متن است، به زبان ساده حقوقی و به تفکیک موضوع ارائه داد. پیکره زبانی پژوهش عبارت است از 50 دادنامه با موضوع کیفری و حقوقی که به روش تحلیلی - توصیفی از نوع تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل میشوند. پس از پیادهسازی آرا در «الگوی خلاق»، میزان جامعیت متن خلاصه رای و همچنین قابلیت درک و شفافیت بیان آن در مقایسه با متن اصلی به روش «بررسی مقایسهای» و روش «گروه کانونی» بررسی میشود. نتایج حاصل از این بررسیها نشان میدهد که خلاصه آرای قضایی که از طریق «الگوی خلاق» به دست آمده نه تنها نکات کلیدی متن اصلی را در بر گرفته بلکه در مقایسه با متن اصلی از قابلیت درک و صراحت بیان بیشتری برخوردار است.
کلید واژهها: زبانشناسی حقوقی (قضایی)، زبان ساده حقوقی، ساخت موضوعی، نشانگرهای گفتمانی، قواعد کلان متن.
1- مقدمه
زبان حقوقی که ابزار برقراری ارتباط در حوزه حقوق و ضامن اجرای قانون است، همواره برای غیرحقوقدانان درکنشدنی بوده است؛ به طوری که زبانشناسان اروپایی سبک زبان حقوقی را گویشی مجزا تلقی میکنند. یکی از دلایل این مسئله آن است که زبان حقوقی برخلاف سایر زبانها، زبانی ایستا است.
نتایج حاصل از تحلیلهای زبانشناختی که در این زمینه صورت گرفته نشان میدهد که دشواری درک زبان حقوقی نه تنها ناشی از به کارگیری اصطلاحات فنی و حقوقی خاص، بلکه به دلیل ویژگیهای سبکی و ساختاری این زبان است. به هر حال مخاطب احکام صادره هر گویشوری میتواند باشد، خواه باسواد و خواه کمسواد و این حق گویشوران یک زبان و مردم یک کشور است که بتوانند مفهوم احکام قضایی که به زبان مادریشان نوشته میشود درک کنند و بفهمند که آیا رای به محکومیت آنها صادر شده یا حاکمیت آنها و بدانند که به چه دلیل حاکم یا محکوم شدهاند. تاکنون در ایران هیچ اقدامی در حل مشکل پیچیدگی متون حقوقی صورت نگرفته اما در زبان انگلیسی تلاشهایی برای سادهنویسی متون حقوقی از طریق فرمولهای خوانشپذیری2 و همچنین ویرایش بلاغی متون حقوقی انجام شده که به دلیل ساختار زبانی و پیچیدگی ذاتی زبان حقوقی، هیچگونه تغییر محسوسی در این زبان ایجاد نکرده است.
اخیرا در اروپا اقداماتی صورت گرفته که هدف آن رواج «زبان ساده حقوقی» است. زبان ساده حقوقی یعنی نوشتن به نحوی که نه تنها برای حقوقدانان بلکه برای غیرحقوقدانان نیز قابل درک باشد. این زبان از نظر قانونی الزامآور و از نظر منطقی، زبانی سازمانیافته، دقیق و عاری از ابهام است. بنابراین در این پژوهش سعی شده تا ضمن شناسایی عواملی که موجب دشواری درک متون حقوقی میشود، با بررسی ساخت موضوعی اینگونه متون و کدگذاری ویژگیهای متنی که از اهمیت ویژهای برخوردارند، الگویی با عنوان «الگوی خلاق» (الگوی خلاصهنویسی آرای قضایی) ارائه شود و به این ترتیب بتوان ضمن سادهنویسی آرای قضایی، خلاصه جامعی از آن ارائه داد تا برای غیرحقوقدانان قابل درک و برای حقوقدانان قابل استناد باشد.
2- پیشنه پژوهش
زبانشناسی حقوقی (قانونی) در کشورهای اروپایی به ویژه انگلیس، کانادا و آمریکا پیشرفت چشمگیری داشته و راهگشای بسیاری از مسائل مربوط به دو رشته زبانشناسی و حقوق بوده است. اما این رشته در ایران تا حد زیادی ناشناخته مانده و تاکنون در ایران هیچ اقدامی در خصوص یکی از موضوعات زیرمجموعه زبانشناسی حقوقی، یعنی خلاصهنویسی متون حقوقی، صورت نگرفته است. از میان پژوهشگران غیرایرانی که در حوزه زبانشناسی حقوقی به تحقیق پرداختهاند میتوان راجی شای (1993)، پیتر تیرسما (1993)، جان گیبونز (1994)، جان اولسن (1995) و ملکم کلتارد (2002) را نام برد که با استناد به مبانی زبانشناسی نظری و کاربردشناسی و هزاران پرونده حقوقی مطرح شده در محاکم قضایی آمریکا و اروپا به صراحت بیان میکنند که رابطه نزدیکی بین رشته زبانشناسی و حقوق وجود دارد و این رابطه در دادگاهها با ارائه شواهد زبانشناختی، در امر قضاوت و کشف حقایق، بسیار گرهگشای دستگاه حقوقی بوده است. همچنین در ایران نیز تحقیقات محدودی در این زمینه صورت گرفته که از جمله محققان ایرانی میتوان حبیبی (1374)، لطیفیخواه (1381)، آقاگلزاده (1384)، داوودی رئیسی (1384) و صفی (1386) را نام برد. اما به طور کلی تحقیقات هیچیک از پژوهشگران فوق مرتبط با موضوع این تحقیق نبوده است. بنابراین، این پژوهش نخستین گام در خلاصهنویسی آرای قضایی و گسترش زبان ساده حقوقی در ایران است. به علاوه، ارائه «الگوی خلاق» از دیگر نوآوریهای این پژوهش است، چرا که تاکنون برای خلاصهنویسی متون حقوقی هیچ الگو و راهکاری ارائه نشده است. امید است که دستاوردهای این پژوهش بتواند در عمل راهگشای مشکلات موجود و زمینهساز پژوهشهای ارزشمند آتی باشد.
3- مبانی نظری پژوهش:
این پژوهش از چارچوب نظری خاصی پیروی نمیکند چون اساسا در این حوزه چارچوب نظری خاصی وجود ندارد؛ بلکه با الهام از الگوی فرایند محور وندایک و با استفاده از ابزارهای انسجام متن هلیدی و حسن (به ویژه انسجامهای پیوندی) از طریق تقطیع موضوعی متن آرا و سپس اعمال قواعد کلان متن از قبیل قاعده حذف، قاعده تعمیمدهی و قاعده سختی، خلاصه آرا در قالب «الگوی خلاق» و به زبان ساده حقوقی ارائه شده است.
4- معرفی پیکره زبانی و روش انجام پژوهش
پیکره دادههای زبانی این پژوهش عبارت است از 50 رای صادره از دادگاههای عمومی جمهوری اسلامی ایران با موضوعات مختلف کیفری و حقوقی، که به روش تحلیلی - توصیفی از نوع تحلیل محتوا بررسی میشوند. بدین ترتیب که ابتدا با تحلیل زبانشناختی متن آرا، کاستیهای زبانی که موجب ابهام و دشواری درک متن برای غیرحقوقدانان میشود را (یعنی مواردی مانند طولانینویسی، عدم رعایت علائم نشانهگذاری، استفاده بیش از حد از واژههای عربی، به کارگیری اصطلاحات فنی و حقوقی بدون ارائه تعریف ساده و قابل فهم برای آنها) تعیین کرده و از طریق شناسایی علائم گفتمانی و نشانههای زبانی و تفکیک موضوعی متن رای به 5 موضوع اصلی که در همه دادنامههای مشترک است، با اعمال قواعد کلان، نکات کلیدی متن استخراج شده و در نهایت خلاصه رای به زبان ساده حقوقی و به تفکیک موضوع طی 5 مرحله و در قالب «الگوی خلاق» ارائه میگردد. در پایان، به منظور آزمودن الگو از نظر میزان جامعیت خلاصه آرا از دیدگاه حقوقی و قابلیت درک آن برای غیرحقوقدان، دو روش مجزا یعنی روش «گروه کانونی» و روش «بررسی مقایسهای» اتخاذ گردیده است.
4-1. مراحل «الگوی خلاق»
پردازش پیکره زبانی این پژوهش (دادنامهها) و ارائه خلاصه آن طی یک فرایند 5 مرحلهای صورت میگیرد که در ادامه شرح داده میشود.
1) مرحله پیشپردازش: به منظور کشف نحوه توزیع اطلاعات در متن، ابتدا با بهرهگیری از نشانگرهای گفتمانی و کلانپیونددهندههای متداول در اینگونه متون، متن رای را به پاراگرافهای تشکیلدهنده آن تفکیک میکنیم.
2) مرحله تقطیع موضوعی: از آنجا که معمولا در نگارش آرای قضایی، اصل طولانینویسی و عدم رعایت اصول نشانهگذاری حاکم است، اغلب کل متن در غالب یک جمله تلقی میشود (یعنی سطح خرد و کلان متن یکی است) که این امر موجب دشواری درک پیام متن میگردد. بنابراین به منظور تقطیع متن به موضوعهای مختلف، ساخت کلان متن را مبنای کار قرار میدهیم و با توجه به ساخت موضوعی آرا، 5 موضوع اصلی را که در همه دادنامهها مشترک است در نظر میگیریم. سپس واحدهای متنی مربوط به هر یک را (که یک موضوع گفتمانی محسوب میشود) در بخش مربوط به خود قرار میدهیم؛ یعنی تا جایی که موضوع گفتمان عوض میشود یک مبتدای گفتمانی تلقی کرده و یک بخش را به آن اختصاص میدهیم. بدین ترتیب متن رای تقطیع موضوعی میشود. این 5 موضوع عبارتند از:
الف) اطلاعات عمومی پرونده: اطلاعات اولیهای که معمولا در ابتدا و انتهای دادنامهها میآید و مواد قانونی و مستندات قانونی رای در گروه اطلاعات عمومی پرونده قرار میگیرد.
ب) موضوع دعوا (خواسته / اتهام): مطالب این قسمت نشاندهنده خواسته خواهان (در امور حقوقی) یا اتهام متهم (در امور کیفری) است؛ یعنی در حقیقت نشان میدهد که خواهان یا شاکی به چه دلیل دادخواست یا شکوائیه تقدیم کرده است.
ج) شرح دعوا: در این قسمت شرح واقعه و آنچه بین طرفین دعوا رخ داده به ترتیب تقدم و تاخر ذکر میشود. در حقیقت مطالب این قسمت نشان میدهد که خوانده / متهم چه کاری را در حق خواهان / شاکی انجام داده و در دفاع از حق خود چه دلایلی دارد.
د) دلایل و مستندات قضایی: در این قسمت با توجه به حقایق کشف شده، قاضی معمولا ادعا، دلایل یا دفاعیات یکی از طرفین دعوا را مستند و مستدل تشخیص میدهد (البته گاهی هم هر دو و یا هیچ یک را محق نمیداند). اصولا این قسمت از رای برای حقوقدانان بسیار حائز اهمیت است چرا که نشانگر دلایلی است که بر اساس آن قاضی خواسته خواهان و یا اتهام متهم را ثابت و محرز تشخیص میدهد و یا دعوای مطرح شده را مردود اعلام میکند.
ه) نتیجهگیری و صدور رای: در این قسمت قاضی بر اساس مواد قانونی مربوط به موضوع رای صادر میکند. بدین ترتیب این قسمت نشان میدهد که به موجب رای دادگاه، موضوع مورد اختلاف طرفین حل و فصل شده (حکم صادر شده) یا به موجب صدور قرار، دعوا مردود و یا غیرقابل استماع اعلام گردیده است.
3) مرحله حذف: در این مرحله، با اعمال یکی از قواعد کلان در دستور متن (قاعده حذف)، مطالب غیرضروری که حذف آنها به محتوای اصلی متن و جان کلام لطمهای نمیزند، حذف میشود؛ از جمله: بخش گردشکار، برخی از اظهارنظرهای طرفین دعوا و علائم گفتمانی.
4) مرحله گزینش: در این مرحله مهمترین و کلیدیترین عناصر متن برگزیده میشود. این عناصر کلیدی یا به صورت فعلاند (مانند: نتیجهگیری کردن، صادر و اعلام کردن و...) یا به صورت عبارات و اصطلاحات خاص حقوقی (مانند: دفاعیات بلاوجه، قرارداد دعوا و...) که برخی از این عبارات و اصطلاحات به همراه مثال در جدول 5-2 ارائه شده است.
5) مرحله تولید خلاصه بر اساس «الگوی خلاق»: در این مرحله با اعمال قاعده تعمیم بخشی و قاعده ساختی، خلاصه رای که حاوی عناصر کلیدی متن است به زبان ساده حقوقی و به تفکیک موضوع ارائه میشود. به این ترتیب کلان گزارههای آرای قضایی به دست میآید. (نمودار 4- 1 در صفحه قبل)
اگرچه در متن این رای الزامات قانونی که باید در نگارش آرای قضایی مورد توجه قرار گیرد رعایت شده اما به لحاظ صوری و محتوایی، اصول سازمانبندی متن به طور کامل رعایت نشده است؛ یعنی برای نشان دادن تغییر موضوع از ابزارهای کلامی (مانند: در خصوص، در استناد به، با توجه به اینکه، مستندا به ماده فوقالذکر) استفاده شده ولی جنبههای صوری آن لحاظ نگردیده است (مانند پاراگرافبندی و نشانهگذاری). به طور کلی با تحلیل زبانشناختی متن فوق و بررسی اصول نگارش آرای قضایی از بعد زبانشناختی، میتوان نکات زیر را برشمرد:
1- استواری نثر: گرچه نخستین ویژگی رای مطلوب آن است که در نثر آن از اصطلاحات ثقیل حقوقی، واژههای عربی، عبارات حرف اضافهای و ساخت مجهول در حد افراط استفاده نشده باشد، اما با توجه به جدول 5-1 مشاهده میشود که این موارد در رای فوق به وفور دیده میشود. البته لازم به ذکر است که ساختهای موسوم به ساخت مجهولی که سبب پیچیدگی متن میشوند (مثال الف) با آنهایی که آسیبی به معنا نمیزنند (مثال ب) تفاوت دارند.مثال الف) «حکم اولیهای که توسط دادگاه صادر شده است.» (به جای «حکم اولیهای که دادگاه صادر کرده است.»)
مثال ب) «حکم اولیهای که به آن اشاره شده است.»
2- رعایت رسمالخط: اصول نگارش و قطع و وصل حرف «بـ» در برخی موارد رعایت نشده که تعداد و نمونه آن در جدول 5-1 مشخص شده است. البته علاوه بر حرف «بـ»، عدم رعایت رسمالخط در موارد دیگر هم مشاهده میشود که بسیار حائز اهمیت است؛ از جمله اینکه عدم رعایت نیمفاصله موجب ایجاد تمایز معنا میشود و در درک متن بسیار موثر است. به عنوان مثال چنانچه بین دو جزء ترکیب «تعیین شده» (خط هفتم رای دادگاه) یک فاصله باشد، فعل مرکب ساخته میشود و اگر بین این دو جزء یک نیمفاصله باشد، صفت مفعولی ساخته میشود. اما همانطور که مشاهده میشود در متن رای به اشتباه این دو جزء با یک فاصله کامل از هم جدا شدهاند. (جدول 5-1)
3- پرهیز از طولانینویسی:به طور کلی به علت عدم رعایت اصول پاراگرافبندی و نشانهگذاری، متن رای یک جمله طولانی محسوب میشود که این امر، موجب ایجاد ابهام و دشواری درک برخی از قسمتهای متن فوق شده است؛ به عبارت دیگر، در رای مذکور جملات بسیاری میان واژهها «تقاضا» (در جمله اول) و تقاضای محکومعلیه (در جمله چهارم) قرار گرفته که این فاصله میان کلمه «تقاضا» و مورد تقاضا، رای را بسیار سنگین و غیر سلیس کرده است.
4- رعایت نشانهگذاری: در رای فوق، جز در یک مورد که آن هم اشتباه به کار رفته، از هیچ یک از علائم نوشتاری از قبیل نقطه، ویرگول، نقطه ویرگول و مانند آن استفاده نشده است. در حقیقت جملات رای به اندازهای طولانی بوده که دادگاه برای کوتاه نمایاندن جمله در سطر چهارم و پنجم به طور نادرس